جدول جو
جدول جو

معنی کت بن - جستجوی لغت در جدول جو

کت بن
نام قسمتی از زمین های کشاورزی دهستان دشت سر آمل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ تِ گُمْبَ)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. جلگه ای و گرمسیر. با 240 تن سکنه. آب آن از نهر خسروآباد. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی سیاه چادربافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 289)
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ دِهْ)
شانه بین. کتاف. (ناظم الاطباء). آنکه با نگاه کردن به کت گوسفند سرگذشت گوید. آنکه از خطوط استخوان کت گوسفند از طالع کسان خبر دهد. آنکه از خطوط استخوان شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) فال گوید. (یادداشت مؤلف). رجوع به شانه بین شود
لغت نامه دهخدا
(کَ بُ)
زیر بغل از جامه. خشتچه. کشه بن. خشتک سونچه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کت کن
تصویر کت کن
((کَ. کَ))
کاریزکن، مقنی
فرهنگ فارسی معین
از اجزای سقف چوبی، زیربغل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بهرستاق لاریجان واقع در منطقه ی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
اطراف اجاق، مرتعی در حومه ی لفور، ریسمانی که با آن شاخ گاو را می بندند
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی در منطقه ی مرزن آباد چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی